تابید بر زمین
نوری از آسمان
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
ای قوم به حج آمده در خویش نپایید
از خود بهدرآیید که مهمان خدایید
دل را به نور عشق صفا میدهد نماز
جان را به ياد دوست جلا میدهد نماز
بهار آمد بهار من نیامد
گل آمد گلعذار من نیامد
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود