عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
گریه بود اولین صدا، آری!
روز اول که چشم وا کردیم
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی
عبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدی
تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟
در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را
لطف تو گرفت از من بیچاره امان را
آن شب میان هالهای از ابر و دود رفت
روشنترین ستارهٔ صبح وجود رفت
هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به با شکوهی زینب، ندیدهایم
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی