گواهی میدهد انجیل هم آیات قرآن را
نمیفهمم تقلای مسیحیهای نجران را
میان باطل و حق، باز هم مجادله شد
گذاشت پا به میان عشق و ختم غائله شد
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی