در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را