ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم