خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
حشمت از سلطان و راحت از فقیر بینواست
چتر از طاووس، لیک اوج سعادت از هُماست
اگر عاصی، اگر مجرم، اگر بیدین، اگر مستم
به محشر کی گذارد دامن عفوت تهی دستم؟
مژده باد ای دل که اینک میرسد ماه صیام
دارد از حق بهر امّید گنهکاران پیام
ای نام دلگشای تو عنوان کارها
خاک در تو، آب رخِ اعتبارها
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست