ای کاش فراغتی فراهم میشد
از وسعت دردهای تو کم میشد
در وسعت شب سپیدهای آه کشید
خورشید به خون تپیدهای آه کشید
ای پاسخ بیچون و چرای همۀ ما
اکنون تویی و مسألههای همۀ ما
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار، برملا خواهد شد