بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من