خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟