روز، روز نیزه و شمشیر بود
ظهر داغ خون و تیغ و تیر بود
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است