چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
گودال قتلگاه است، یا این که باغ سیب است؟
این بوی آشنایی از تربت حبیب است
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود