ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
ای پاسخ بیچون و چرای همۀ ما
اکنون تویی و مسألههای همۀ ما
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام