ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام