ای بحر! ببین خشکی آن لبها را
ای آب! در آتش منشان سقا را
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
آنکه با مرگِ خود احیای فضیلت میخواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت میخواست
ای یکهسوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه میکرد؟