تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد؟
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد؟
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
ای یکهسوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه میکرد؟
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم