بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم