ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند