بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
تابید بر زمین
نوری از آسمان
خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است