دل جام بلی ز روی میل از تو گرفت
تأثیر، ستارهٔ سهیل از تو گرفت
جبریل گل تبسّم آورد از عرش
راهی غدیر شد خُم آورد از عرش
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
دل در صدف مهر علی، دل باشد
جانها به ولایش متمایل باشد
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
تنها نه خلیل را مدد کرد بسی
شد همنفس مسیح در هر نفسی
برخاست، که عزم و استواری این است
بنشست، که صبر و بردباری این است
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت