این آفتاب مشرقی بیکسوف را
ای ماه! سجده آر و بسوزان خسوف را
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم
صبوری به پای تو سر میگذارد
غمت داغها بر جگر میگذارد
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود
روز عاشوراست
کربلا غوغاست