در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
نه دعبلم نه فرزدق که شاعرت باشم
که شاعرت شده، مقبول خاطرت باشم
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است