او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم