عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود