چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست