سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست