خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری