چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست