او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟