ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
غم داغ تو را با هیچکس دیگر نخواهم گفت
برایت روضه میخوانم ولی از سر نخواهم گفت
آقا سلام بر تو و شام غریب تو
آقا سلام بر دل غربت نصیب تو
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی
بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی
تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟
تو را شاید آن دورها دیده بودم...
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام