امروز که خورشید سر از شرق برآورد
از کعبۀ جان، قبلۀ هفتم خبر آورد
تسنیم دعای سحر و عطر اذان است
این مائده، این ماه مبارک، رمضان است
حُسن تو به هر دیده مصوّر شده باشد
جا دارد اگر مهر منوّر شده باشد
امشب شب آدینه و فردا رمضان است
تن در ذَوبان آمد و جان در طیران است
یا بر سر زانو بگذارید سرم را
یا آنکه بخوانید به بالین، پسرم را
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
در کالبد مرده دمد جان چو مسیحا
آن لب که زمینبوسی درگاه رضا کرد
جان بر لب من آمد و جانان به بر من
ای مرگ برو عمر من آمد به سر من
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
ای جذبهٔ ذیالحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق است جهانم
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
جان آمده رفته هیجان آمده رفته
نام تو گمانم به زبان آمده رفته