با دشمن خویش روبهرو بود آن روز
با گرمی خون غرق وضو بود آن روز
شب همان شب که سفر مبدأ دوران میشد
خط به خط باور تقویم، مسلمان میشد
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
تا صبح علی بود و مناجات شَبش
در اوج دعا روح حقیقتطلبش
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
آیینه شدهست دم به دم حیرتیات
گشته سپر حسین، خوش غیرتیات
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران