ای نبیطلعت، ای علیمرآت
وی حسنخصلت، ای حسینصفات
فتنه چون خون دوید در شریان
در شب شوم و شرم شد انسان
فاطمه مادر حسین و حسن
گله کرد از وصال شیرازی
دست در دستِ باد میریزد
به روی شانه گیسوان سپید
ای خداجلوه و نبیمرآت
مرتضیخصلت و حسینصفات
حرف او شد که شد دلم روشن
در دلم شوق اوست کرده وطن
باصفاتر ز بانگِ چلچلهای
عاشقِ واصلی و یكدلهای
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دلهای مست و مشتاق است