وقتی که زمین هنوز از خون دریاست
در غزه، یمن، هرات... آتش برپاست
کمک کنید به نوباوگان جنگزده
به آهوان هراسیدۀ پلنگزده
همسایه! غم دوباره شده میهمانتان؟
پوشیدهاند رخت عزا دخترانتان
در پیچ و خم عشق، همیشه سفری هست
خون دل و ردّ قدم رهگذری هست
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما