با ردیف آب | شعر هیأت

سری بر شانۀ هم می‌گذاریم
دل خود را به غم‌ها می‌سپاریم

سیدحبیب نظاری

شام غریبان

دوبیتی

برای من دو چشم تر بگیرید
سراغ از یک دل پرپر بگیرید

سیدحبیب نظاری

عاشورا

دوبیتی

دلم رود است و دریا چشم‌هایم
فدای دست سقا چشم‌هایم

سیدحبیب نظاری

حضرت عباس علیه‌السلام

دوبیتی

حسین و زینب تو هر دو تشنه
شب ماه و شب تو هر دو تشنه

سیدحبیب نظاری

حضرت عباس علیه‌السلام

دوبیتی

چه ماهی! ماه از او بهتر نتابید
رها شد دست او، دیگر نتابید

سیدحبیب نظاری

حضرت عباس علیه‌السلام

دوبیتی

هزاران چشمِ تر داریم از این دست
به دل خون جگر داریم از این دست

سیدحبیب نظاری

حضرت عباس علیه‌السلام

دوبیتی

تو احساس مرا دریاب ای رود
لبم را تر نکن از آب ای رود

سیدحبیب نظاری

حضرت عباس علیه‌السلام

دوبیتی

هم از درد و هم از غم می‌نویسم
هم از باران نم‌نم می‌نویسم

سیدحبیب نظاری

حضرت عباس علیه‌السلام

دوبیتی

شکسته، ارغوانی می‌نویسم
به یاد لاله‌های بی‌سر باغ

سیدحبیب نظاری

عاشورا

دوبیتی

شکفتن آرزوی کودکش بود
سپاهی روبه‌روی کودکش بود

سیدحبیب نظاری

حضرت علی اصغر علیه‌السلام

دوبیتی

گلی دور از چمن بر شانۀ توست
بهاری بی‌وطن بر شانۀ توست

سیدحبیب نظاری

حضرت رقیه علیهاالسلام

دوبیتی