شعر هیات
پایگاه اشعار مناسب اجرا در هیأت
جستجو
جستجو
Toggle navigation
منوی شعرهیات
خانه
اشعار
نوحه و سرود
پدیدآور
کتابخانه
یادداشت
در آستان اهلبیت
پیرامون شعرآیینی
معرفی
رویداد
کنگره
محصولات
محفل ادبی
انجمن ها
کارگاه تخصصی
رسانه
سبکها
برنامه ادبی
شعر خوانی
ردیف خوانی
مداحی
نغمهپردازی
جستجو
ورود
خانه
کتابخانه
یاس یاسین
یاس یاسین
ای «در» تو عجب معرفت آموختهای
یکسینه سخن داری و لب دوختهای
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
رباعی
صبح طلوع زهرۀ زهرا رسیده است
پایان ظلمت شب یلدا رسیده است
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
قصیده
دخترم، بیتو بهشتِ جاودان شیرین نبود
بیش از این دوری، سزای صحبتِ دیرین نبود...
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
غزل
ستمگران همه از خشم، شعلهور بودند
به خون چلچله از تیغ تشنهتر بودند
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
قصیده
اگر به شکوه، لب خویش وا کند زهرا
مدینه را به خدا کربلا کند زهرا
محمدجواد غفورزاده
مدینه
غزل
عطر او آفاق را مدهوش کرد
دشت و صحرا را شقایقپوش کرد
محمدجواد غفورزاده
مدینه
سایر قالبها
باز درهای عنایت همه باز است امشب
شب قدر است و شب راز و نیاز است امشب
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
مربعترکیب
زهرا گذشت و خاطرههایش هنوز هست
در مسجد مدینه، صدایش هنوز هست
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
غزل
ای عشق نبی سرشته با آب و گِلت
ای مِهر علی، روشنیِ جان و دلت
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
رباعی
چون «فاطمه» هیچ واژهای ناب نبود
روشنتر از او، آینه و آب نبود
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
رباعی
دیگر امشب به مدینه، خبر از فاطمه نیست
جز حریق حرَمی، در نظر از فاطمه نیست
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
غزل
از آتشی که در حرمش شعلهور شدهست
شهر مدینه از غم زهرا خبر شدهست
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
غزل
تا سر به روی تربت زهرا گذاشتیم
چون لاله، داغ بر دل صحرا گذاشتیم
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
غزل
من که از سایۀ اندوه، حذر میکردم
رنگ غم داشت به هرجا كه نظر مىكردم
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
غزل
هستی، همه سر در قدم فاطمه است
آفاق، رهین کرَم فاطمه است
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
رباعی
صبح شور آفرین میلادت
لحظهها چون فرشتگان شادند
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
سایر قالبها
ياری ز که جويد؟ دلِ من، يار ندارد
يک مَحرم و يک رازنگهدار ندارد!
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
غزل
سالها پیش در این شهر، درختی بودم
یادگار کهن از دورۀ سختی بودم
محمدجواد غفورزاده
حضرت فاطمه علیهاالسلام
سایر قالبها