من حال پس از سقوط را میفهمم
آشفتهام این خطوط را میفهمم
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
گفتا بنویس تا سحر، نامۀ عشق
با دیدۀ پُر ابر، سفرنامۀ عشق
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادری و هم یار پدر
دیدیم جهان بیتو به بن بست رسید
هر قطره به موجها که پیوست رسید
شور سفر کربوبلا در سر توست
برخیز، گذرنامه، دو چشم تر توست
چشم از همه کائنات بستی، ای عشق
در کعبهٔ کربلا نشستی، ای عشق
جز در غم عشق سینه را چاک مکن
دل خوش به کسی در سفر خاک مکن