هنوز مانده بفهمیم اینکه کیست علی
برای عشق و عدالت غریب زیست علی
تا تو بودی، نفسِ آینه دلگیر نبود
در دلم هیچ، به جز نقش تو تصویر نبود
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
چهقدر بیتو شكستم، چهقدر واهمه كردم!
چهقدر نام تو را مثل آب، زمزمه كردم!
دستی كه طرح چشم تو را مست میكشید
صد آسمان ستاره از آن دست میكشید