بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
سلام، آیۀ جاری صدای عطشانت
سلام، رود خروشانِ نور، چشمانت
ماه است و آفتابیام از مهربانیاش
صد کهکشان فدای دل آسمانیاش