حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟
«پدر» چه درد مگویی! «پدر» چه آه بلندی!
نمیشود که پدر باشی و همیشه بخندی
كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
النّمِر باقر النّمِر برخیز
باز هم خطبۀ جهاد بخوان