میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند