سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشمهایم اقتدا کردم
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری