آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم