تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
زمان چه بیهدف و ناگزیر در گذر است
زمان بدون شما یک دروغ معتبر است!
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش