ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
یک روز شبیه ابرها گریانم
یک روز چنان شکوفهها خندانم
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد