شبی در آبیِ باران رها کردم صدایم را
غریبانه شکستم بغضهای آشنایم را
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
ای بر سریر ملک ازل تا ابد خدا
وصف تو از کجا و بیان من از کجا؟...
بوَد آیا که درِ صلح و صفا بگشایند
تا دری هم به مراد دل ما بگشایند