توفیق اگر دلیل راهت باشد
یا پند دهندهای گواهت باشد
توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
بر چرخ، نخل ماتمیان دوش میزند!
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دل آزاده با خدا باشد
ذکر، نسیان ماسوا باشد
خدایا به جاه خداوندیات
که بخشی مقام رضامندیات
در کالبد مرده دمد جان چو مسیحا
آن لب که زمینبوسی درگاه رضا کرد
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
خداوندا در این دیرینه منزل
دری نشناختم غیر از در دل
با خلق اگرچه زندگی شیرین است
ای دوست! طریق سربلندی این است
از رفتن دل نیست خبر اهل وفا را
آن کس که تو را دید نداند سر و پا را
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
خدایا دلی ده حقیقتشناس
زبانی سزاوار حمد و سپاس
از دوست اگر دوست تمنا نکنی
این پنجره را به روی خود وانکنی