در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
بی تو چگونه میشود از آسمان نوشت؟
از انعکاس سادۀ رنگینکمان نوشت؟
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی