نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد