گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين