از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم